سلام عزیزکم شیرین عسلم خیلی دوست دارم مامان جون. این روزادیگه داری شیطون میشی واذیتم میکنی عسلی دیشب ازساعت2شب تاساعت 9صبح بیداربودی ومنم پات نشسته بودم صبح دیگه کلم داشت میترکیدزنگ زدم عمه لطیفه اومدشیرت ودادم وگفتم دیگه تحویل توعمش تامن یه نمه استراحت کنم ،بعداز10دقیقه شماصدات بلندشد میدونی چراچون گشنت بوداساسی البته ناگفته نماندمامانی ،دیروزعصری هم مامان جون حمومت داده بودتخت خوابیده بودی بخاطرهمین شب من واذیت کردی حالاببینم امشب چیکارمیکنی بامن بیچاره امیدوارم راحت بخوابی.امروزعمه راحله ازمشهدبرگشته حتمایه سرمیادطرفت، مامان جونم که همش سفارش میکنه عسل سرمانخوره، مامانی نه سرمابخوری که مامان جونت من ومیکشه .اتفاق خاصی نیفتاده جوو...